معنی نوعی شرط بندی

حل جدول

فرهنگ فارسی هوشیار

شرط بندی

بسته کردن (گویش گیلکی)

فارسی به ایتالیایی

فارسی به عربی

واژه پیشنهادی

شرط بندی

گرو بستن

قمار

فارسی به ترکی

فارسی به آلمانی

شرط بندی کردن

Glücksspiel (n), Risiko (n), Riskieren, Spielen um geld


شرط بندی کننده

Wette [noun]

عربی به فارسی

شرط

حالت , وضعیت , چگونگی , شرط , مقید کردن , شرط نمودن , ناف , سره () میان , وسط

معادل ابجد

نوعی شرط بندی

711

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری